خلاقیت CAPT Haidary ۱۸ شهریور ۱۴۰۳

خلاقیت

مجله مدیران دوراندیش

بسمه تعالی

تحولات پرشتاب جهانی درعلم و تکنولوژی ،صنعت ،مدیریت وبطورکلی ارزشهاومعیارها،بسیاری ازسازمانها و شرکتهای موفق جهان را برآن داشته که اهداف ،گرایش وعلایق خودرادرجهت بکارگیری خلاقیتونوآوری هدایت کنند.

در واقع قرن بیست و یکم رامی توان سالهای پرشتاب گسترش خلاقیت و نوآوری هادانست وسازمانها و شرکتهادرچنین برهه ای از زمان که تحت عناوین مختلف ازجمله”عصردانش “،”عصرتغییر“،”عصر اختراعات و اکتشافات “،عصرفراصنعتی “”عصرعدم تداوم“عصرسرعت “،عصرخلاقیت و نوآوری مطرح شده است ،بایدخودرادرجهت مدیریت تغییرات شتابان ودگرگونیهای ژرف جهانی آماده ساخته وبه خلاقیت و نوآوری روی آورند.

افزایش منافع ،پس انداز،کارآیی ،بازده وتقویت روحیه کارکنان را می توان به عنوان دومین عامل اززندگی سازمان به حساب آورد.عامل اصلی برای تعیین ارزش سازمان ،همان عامل نوآوری است که به عنوان عامل بقای سازمان درشرایط رقابتی محسوب می شود.بسیاری ازشرکتهای دنیاکه دربیست سال کذشته ازکارایی ،سودآوری وبهره وری بالایی برخورداربوده اندامروزه نه تنهادارای سودنبوده بلکه ازصحنه کاروتولیدمحوشده اند.برعکس سازمانهایی که قبلاًبهره وری وسودنداشتندولی به خلاقیت و نوآوری روی آورده اند،امروزه ازجمله شرکتهای موفق محسوب می شوند.زیرااین سازمانها توانسته اندخودراباوضعیت وتغییرات محیط تطبیق دهندواگرچه درکوتاه مدت کاهش تولیدوبهره وری راداشتندولی دربلندمدت دراثرخلاقیت و نوآوری ،افزایش بهره وری راتجربه کرده اند.

 

تعریف خلاقیت :

از خلاقیت تعریف های زیادی شده است .دراینجابرخی ازتعریف مهم راموردبررسی قرارمی دهیم .

خلاقیت توانایی تلفیق ایده هابه شیوه ای منحصربه فردبرای برقراری ارتباط غیرمعمول بین ایده های مختلف است.

خلاقیت توانایی خلق یا اختراع چیزهای جدیداست

خلاقیت بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجادیک فکریامفهوم جدیداست.

خلاقیت توانایی دیدن چیزهادریک نظرنووغیرمعمول،دیدن مشکلاتی که هیچکس دیگرامکان تشخیص موجودبودن آنهارا نمی دهدوسپس ارائه راه حلهای جدیدغیرمعمول واثربخش برای آنهااست.

انواع خلاقیت :

بایدتوجه داشت که خلاقیت وهوش یکی نیست ومی توان برای خلاقیت چهارنوع مختلف را درنظرگرفت

  • خلاقیت عملی
  • خلاقیت ذهنی
  • خلاقیت هنری
  • خلاقیت غیرکلامی وتخیلی

تحقیقات نشان می دهدکه هوشمندی نقش کلیدی درخلاقیت ایفامی کند.صاحبنظران براین باورندکه افرادباضریب هوشی بالاازخلاقیت بالاتری برخوردارندوکسانی که دارای ضریب هوشی پایین ترهستند،احتمالاً از خلاقیت کمتری برخوردارند.سایرویژگیهاهمچون زمینه های خانوادگی ،تحصیلات ،موقعیت اجتماعی ،تفکرلیبرالی یا محافظه کاری ،فرصت های دوران کودکی برای مستقل اندیشیدن ومسئولیت پذیری ،درخلاقیت افرادموثراست .همچنین خلاقیت تابعی ازدرجه آمادگی فرداست .

بطورکلی خلاقیت فرآیندی است که دارای چندمرحله بشرح زیرمی باشد.

 الف – مرحله آمادگی : آمادگی شامل توجه دقیق برروی مسئله تحت بررسی وشاخص های مختلف آن به منظورحل مسئله است .دانشمندان بعضی اوقات برای سالهای متمادی درآزمایشگاه خودکارمی کنند،بدون اینکه ایده ای جدیدخلق کنند.دانشمندان تمایل دارندتاراه حلهای متعددی را برای حل مسئله بیاموزند.این راه حلهای آزمایشی ،تکراری وشناخته شده هستندوازاین روبه نتایج منحصربفردوجدیدنمی انجامد.براساس نظریات ارائه شده ،شکل تحصیل ،آموزش وتحقیق یک پایه اساسی برای ایجادخلاقیت است .

 ب – مرحله نهفتگی (خواب برروی مسئله ): عبارت است اززمان تفکروواکنش .بطورکلی یک دوره ای است که توجه ضمیرخودآگاه ازتمرکزبرروی مسئله موردنظردورمی شود.بعضی مواقع ایده های اساسی نتیجه تفکرضمیرناخودآگاه است ووقتی فردبه مسئله فکرنمی کند،درذهن ایجادمی شود.ازهمین روبه این مرحله خواب برروی مئله هم گفته می شود.فردخلاق ازروشهای مختلفی برای ایجاددوره نهفتگی استفاده می کند.فردممکن است به ماهیگیری برود،کتابی بخواندیاچرتی بزند.این مرحله مدت خاصی ندارد.ممکن است یک روزیاروزهای زیادی طول بکشد. ضمیرخودآگاه معمولاًبرای یافتن ایده اصلی آنراازکانالهای شناخته شده ومشابهی دنبال می کند،که بنابراین ابداع بحساب نمی آید.اماضمیرناخودآگاه ،آزادازمحدودیتهای ضمیرخودآگاه است وقادراست به موضوع اززاویه ای دیگرنگاه کندواطلاعات رادریک ترکیب جدیدقراردهد.

ج – مرحله اسرار و پافشاری : دوره نهفتگی الزاماًمنجربه خلاقیت نمی شود.بعضی اوقات تلاشهای مصرانه موردنیازاست که دراین مرحله تلاشهابیشترمی شود،اطلاعات جدیدافزوده می گرددویامسئله دوباره تعریف میشودتانتایج مختلف وجدیدی ایجادگردد.علاوه برآن نیازاست تاجسارت وپشتکاردرمواجهه بامشکلات وبحرانهابخرج داده شود.دراین مرحله افرادخلاق با ایده های خوددرگیرمی شوندوبرایشان مهم نیست که چه پیامدهاوهزینه هایی برای آنهابدنبال دارد.

ت- مرحله بینش وبصیرت : بصیرت به عنوان نقطه واقعی حل مسئله ،نتیجه مرحله آمادگی ونهفتگی است .بینش وبصیرت همچنین حاصل تلاشهای بی وقفه درجهت یافتن راه حل منحصربفردبرای مسئله است .باتجزیه وتحلیل وسیع عوامل مختلف وترکیب این عوامل ،ایده خلاق بطورناگهانی وغیرمنتظره ایجادمی گردد. دراین مرحله فردایده ای را می یابدکه هموراره درجستجوی آن بوده ولی قبلاًازآن غافل شده است .

د- مرحله رسیدگی وتحقیق: اکنون بینش یاایده جدیدبرای اطمینان ازاینکه معتبرومناسب است ،موردآزمون قرارمی گیرد.این یک مرحله حیاتی است ،چراکه اگرایده ای به کاربرده شودبدون آنکه مطلوبیت بالقوه آن موردسنجش قرارگرفته باشد،ممکن است منجربه زیانهای جبران ناپذیری گردد.یک فردخلاق بایستی فرضیات خودراازطریق تحلیل منتقدانه یاازطریق روشهای کتابخانه ای ویاسایرروشهاموردبررسی ونقدقراردهدواگرفرضیات تاییدنگردد،فرضیات دیگری رابطورمتناوب تنظیم نماید.بعنوان نمونه یک تولیدکننده خلاق که ایده ای منحصربه فردبرای تولیدمحصول جدیددارد،نبایدتازمانی که ایده اش راموردنقدوبررسی قرارداده ،محصول جدیدرا به بازارعرضه کند.

موانع خلاقیت

نظریه پردازان عواملی که برخلاقیت تاثیرمنفی می گذاردرادرشش موردبیان می کند:

  • ارزیابی افرادبرمبنای انتظارات : افرادخلاق بخاطرترس ازارزیابی عملکردخودبراحتی نمی توانندفعالیت کنند.چراکه دراین شرایط فقط بدنبال برآوردن انتظارات خواهندبود.افرادبایداحساس کنندکه برای خودشان کارمی کنندنه برای دیگران.
  • نظارت ومراقبت : افراداگراحساس کنندکه درحین کارچشمانی مراقب آنهاست ،کمترخلاق خواهندبود.بایدتلاش شوداگرمراقبتی هم صورت می گیرد،بدون اطلاع افرادباشد.
  • پاداش : هرچندکه پاداشهای پولی وسایرپاداشهای محرکهای خوبی هستنداماضرورتاًهمیشه انگیزاننده نیستند.افرادخلاق بیشتربدنبال رضایت درونی هستندتاپاداشهای ملموس و…
  • رقابت: افرادی که درکارشان بادیگران درحال رقابت هستند،خلاقیت کمتری خواهندداشت .مدیران خلاق بایدبدنبال کم کردن رقابت باشندتاآزادی افرادرابرای کشف حوزه های جدیدمحدودنکنند.
  • انتخاب محدود: افرادی که درانتخاب چگونگی انجام کارمحدودهستند،کمترخلاق می باشند.این محدودیتهابرخلاقیت اثرمخرب دارد.
  • گرایش به پاداشهای بیرونی: افرادی که به محرکهای بیرونی همانندمحرکهای مالی ،پست ومقام ،نشانهاوارتقاءفکرمی کنند،خلاقیت کمتری خواهندداشت .محرکهای درونی برای افرادخلاق ازاهمیت بیشتری برخورداراست ودرگیرشدن درکارباعث لذت وخوشحالی آنهامی شود.

   ویژگیهای سازمانهای خلاق

برخی ازویژگیهای سازمانهای خلاق عبارتنداز:

  • رقابت کامل وفشرده
  • فرهنگ
  • دسترسی به مدیران
  • احترام به افراد
  • ارائه خدمات مردمی
  • تخصص
  • کارگروهی
  • رابطه نزدیک کارکنان باسازمان
  • استقبال مدیران ازعامل تغییر

نقش مدیردرپرورش خلاقیت

مدیران به روش های زیربستر لازم برای خلاقیت را محیا می سازند:

– استفاده ازخلاقیت دیگران وپیدا کردن ذهن های خلاق

– ایجادفضایی که مدیرخودش بتواندخلاق باشدوافرادسازمان رانیزبه    خلاقیت تحریک کند. واین فضا فضایی است که ازکارروزمره به دوراست.

– تفویض اختیار به نحوی که هرکسی خودمشکل خودش راحل کند.

–  محیطی ایجادنمایدبرای اینکه افراددرسازمان به تفکربپردازند و نظریات و اندیشه ها امکان بروزپیداکنند.

– مشورت بادیگرکارکنان یکی ازشیوه های بسیارمهم وپرجاذبه پرورش شخصیت کارکنان وهمین طورزمینه سازخلاقیت و نوآوری وحتی رشداجتماعی است وبدون تردیدافرادی که اهل مشورت هستندازعقل وفکر بیشتری برخوردارند.

– خودکنترلی رادربین کارکنان نهادینه می سازد .خودکنترلی خودش رادرخواستن وتمایل برای ارائه ابتکار و خلاقیت به نمایش می گذارد.

   تکنیک های توسعه خلاقیت گروهی

سازمانها می توانندازانواع تکنیک های توسعه خلاقیت گروهی به شکل جدی ومستمراستفاده نماینداین تکنیکها عبارتنداز:

  • طوفان فکری : دراین تکنیک مسئله ای به یک گروه کوچک ارائه شده وازآنان خواسته می شودفی البداهه وبه سرعت به آن واکنش نشان داده وبرای آن پاسخی بیابند.
  • تکنیک خلاقیت شش کلاه تفکر: ادوارددوبونوپدرتفکرخلاق درکتاب “شش کلاه قرمز”یک روش خلاقانه ارائه می کندوازطریق آن می کوشدنشست افرادبه دوریکدیگررابه اقدامی ثمربخش وکاراتبدیل نماید.دوبونوسعی می کندبه کسانی به کسانی که دورهم جمع می شوند،بیاموزدکه به تفکرخودنظم دهندوآنگاه دراین میان به راههای خلاق بیاندیشندوبایک هماهنگی مدبرانه نتایج را طبقه بندی کرده ودرتصمیم گیری ازآن استفاده کنند.دراین جلسات ازکلاههایی مختلفی استفاده می شود.
  • کلاه آبی : کسی که کلاه آبی برسرمی گذاردبایدبتواندافکارجاری درمحیط جلسه رادرذهن خودبه جریان درآوردونظم وتمرکزدهد.این فردمسئول نظم دهی ،هدایت ونتیجه گیری ازجلسه می باشد.کلاه آبی اولویت هاومحدودیتهاراتعیین می کند.کلاه آبی موضوع ویامشکل راموردبحث جلسه رابرروی تخته سیاه می نویسد.
  • کلاه سفید:درنخستین اقدام وباهدایت فردکلاه آبی همه اعضاءکلاه سفیدرابرسرمی گذارندودرموردموضوع بیان شده می اندیشند.

کلاه سفیدها نباید به چیزهایی که شامل الهامات ،قضاوتهای متکی برتجارب گذشته ،عواطف ،احساسات وعقایداست توجه کنند. کلاه سفیدهافقط موظف هستنداطلاعات ارائه کنند.

  • کلاه قرمزها: برای ورودبه مرحله بعدی اعضاءجلسه کلاه قرمزبرسرمی گذارندودرموردموضوع موردنظرتفکرمی کنند. دراین مرحله اجازه دهید احساسات و عواطف بر وجود شما حاکم شده و به زبان درآیند و هر کسی می‌تواند از الهامات و دریافت‌های ناگهانی خویش سخن گوید و دیگر نیازی به استدلال نیست. اگر به احساسات اجازه بروز ندهیم بدون شک ناخواسته و بدون دقت نظر، در تصمیم گیری‌ها وارد شده و چه بسا سبب بروز مشکلاتی برای ما شوند. شما اقدام به جمع‌بندی تراوشات فکری حاضران کرده و آن گاه به مرحله بعد قدم بگذارید.
  • کلاه سیاه : اجازه دهید حاضران کلاه سیاه را بر سر بگذارند. با گذاشتن این کلاه بر سر نباید احساسات منفی بدون منطق بیان شوند بلکه فرد باید دیدگاه‌های منفی خود را در خصوص مشکل یا موضوع مورد بحث به صورت منطقی بیان کند. تفکر منفی به گفته «دوبونو» جذاب است، زیرا دستاوردهای آن را می‌توان به فوریت مشاهده کرد. اثبات خطای دیگران برای ما رضایت در پی دارد و حمله کردن به یک دیدگاه در ما احساس برتری می‌بخشد. نتایج بحث‌های ارائه شده توسط شما جمع‌بندی شده و در نهایت ثبت شود.
  • کلاه زرد: حاضران کلاه زرد را بر سر خود بگذارند و شروع به تفکر کنند.دراین مرحله تفکر مثبت باید به همراه کنجکاوی و شادمانی و سرور و تلاش برای درست شدن کارها باشد. یکی از تمریناتی که فرد با کلاه زرد می‌تواند انجام دهد بهره گیری از تجربیات ارزشمند گذشته است. کلاه زرد در ابتدا در صدد کشف فواید موجود در موضوع مورد بحث است اکنون بار دیگر به جمع‌بندی نظرات به دست آمده بر اثر کلاه زرد بپردازید.
  • کلاه سبز: اکنون حاضران باید کلاه سبز را بر سر بگذارند. کلاه سبز، کلاه خلاقیت است. دراین مرحله حاضران باید به راه‌های نو بیاندیشند که می‌تواند در آن موضوع مورد نظر اثرگذار بوده و به تصمیم‌گیری‌های خلاقانه منجر شود اکنون شما باید تلاش کنید. که با کلاه آبی که بر سر گذاشته‌اید به ارزیابی نتایج پرداخته و به یک جمع‌بندی مناسب برسید و در نهایت در جهت حل مشکل یا پیگیری مورد نظر تصمیم نهایی را بگیرید. در پایان شما درمی‌یابید. هنگامی که جلسه را این گونه مدیریت می‌کنید، دیگر تنها شاهد آن نخواهید بود که یک فرد تنها با کلاه سیاه به جلسه قدم بگذارد و یا فرددیگری تنهاباکلاه قرمزتفکرکند،بلکه همه مجبورندباشش کلاه مذکورتفکرکنند و اندیشه های ذهن خودراارائه کنند.
  • گردش تخیلی: در سال ۱۹۶۱ روانشناسی به نام گوردون نتایج پژوهش‌های ده ساله خود را در مورد افراد خلاق منتشر نمود و ضمن آن اعلام داشت که ذهن آدمی به هنگام ابراز خلاقیت و ابتکار در یک حالت خاص روانی است که اگر بتوانیم آن حالت را ایجاد نماییم خلاقیت امکان وجود می‌یابد. تهییج ذهنی یا تکنیک گوردون روشی است بسیار مناسب جهت یافتن راه  حل‌های جدید برای مسئله و نیز برای اکتشافات علمی و فنی. این روش فرآیندی خاص و منحصر به فرد و در عین حال مؤثر دارد.کاپیتان عبدالله حیدری زفره
  • فرایند بکارگیری این رویکرد عبارت است از:

   – شناسایی و تجزیه و تحلیل مشکل به منظوررسیدن به ماهیت وجوهره آن

   –  کشف راه حلهایی برای آن جوهره ازطریقدیدگاه غیرمرتبط با موضوع

   – تلاش برای تبدیل راه حل های به دست آمده به ره حلهای نهایی 

در جلساتی که از این روش استفاده می‌شود فقط رهبر گروه از اصل موضوع اطلاع دارد و موضوعی که مطرح می‌شود دقیقاً اصل موضوع نیست بلکه موضوعی نزدیک به آن است.

  • تفکرموازی: واضع این شیوه ادوارد دو بونو روش معمول تفکر را همانند حفر گودالی توصیف می‌کند که با افزایش اطلاعات فرد همان گودال را عمیق تر می‌سازد و از دیدن جاهای دیگر برای حفر کردن بازمی‌ماند. در حالی که تفکر موازی نگاه فرد را به نقاط جدید معطوف می‌سازد و اطلاعات و تجربه‌های جدید صرفاً به اندیشه‌های قبلی افزوده نمی‌شود، بلکه آنها را تغییر داده و الگو و ساختار جدیدی را ایجاد می‌کند.
  • یکی از راه‌های تحقق تفکر موازی، ایجاد یک اندیشه واسطه غیرممکن است. این اندیشه موجب طیران فکر و ذهن شده و با تعدیل آن می‌توان به اندیشه نو و عملی دست یافت.

–  راه دیگر در تفکر موازی پیوند تصادفی است. راه دیگر در تفکر موازی پیوند تصادفی است. فرض کنید کتاب فرهنگ لغت را می‌گشایید و لغاتی را می‌خوانید و می‌کوشید تا آن را با موضوع مورد نظرپیوندداده وبه نتیجه برسید.دراین کارشماازروش پیوندتصادفی استفاده کرده اید.

 ارتباط اجباری:

یکی دیگر از شیوه‌های آشکار ساختن خلاقیت‌ها و ظاهر ساختن توانایی آفرینندگی موجود در افراد،شیوه ارتباط اجباری است. در این شیوه همان طور که از نام آن استفاده می‌شود باید بین دو گروه از پدیده‌ها، ارتباطی اجباری ایجاد کرد.

 گردآوری وتالیف : رامین یزدان فر

 

یک دیدگاه بنویسید
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی با * مشخص شده اند