رفتار مدیریتی Captain Haidary ۱۱ شهریور ۱۴۰۳

رفتار مدیریتی

مجله مدیران دوراندیش

رفتار مدیریتی 

سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز .

بحث مدیریت رفتار که یک دورهای و آموزش های جامع و کامل را در خود جای داده است و نیاز به تمرین و گذر از ما با کمک هم فقط می تواند  فقط سرفصل ها و مباحث کوتاه را با شما خوبان به اشتراک بگذارید.

ما پیش از آن که در هر مسند و یا شغلی که باید یک انسان باشیم و هر اتفاقی که در نهاد ما می شود در رفتار، مسندکاری ما اثر می گذارد و بنوی خود را نشان می دهد و مشخص می کند. به یک تفاهم صحیحی دست بیابیم این هم در ارتباط درونی خود و یا درون فردی آنگاه متوجه منزلت بیشتر خود در اجتماع ،خانواده،محل کار و… می شود.

گفتار اصلی مبحث مدیریت رفتار در این است که من می توانم رفتارهای شخصی خود را کنترل کنم از این که دیگران با چه برخوردی باب میل و یا خلاف آن را با من داشته باشند.

این گفتار و یا هر بحثی مشمول و مطلوب برخی از افراد و دوستان نیست، بهتر است که افراد از این سیستم اشتراک استفاده کنند و بدنبال علاقه مندی های خود بروند.

این افراد را به نام می‌بریم چون نمی‌توان به خوبی اشاره کرد که هم می‌شود.

  • دوستان و رفقایی که معتقدند که من (خودشان) بهترین هستم یعنی لازم نیست که از آن چیزی بهتر باشد و درست باشد . باشم و تلاشی در این رابطه هم نیازی ندارم بینم.البته هر چه هست فقط در تخیل آنهاست.
  • آنانی که بر این باورند از دانایان و عقل کل هستند.چون تنها ما آفرینش هم چیزی نیست که به آنها ارائه دهند. برای هم نوعانشان رخ داده است تا عبرت بگیرد.

امام (ع) می فرمایند:اگر کسی از سرنوشت و آنچه بر گذشتگان پیش آمده، آیندگان را نگیرند از آنچه بر سر او آمده عبرت خواهند گرفت.

  • همچنین همراهانی که معتقدند شریف ترین هستند یعنی آنهای که تصور می کنند فقط و فقط باید آنها را در مورد احترام قرار دهند و در تخیل درونی خود فکر کنند همه عالم به او بدهکار بوده اند ومی بایستی همگان به او احترام بگذارند.
  • همین افراد که باورشان می شود این است که همیشه حق با آنهاست وهمه عالم، کائنات و… می بایستی حول حق او بگردش درآیند.در زمانی که از او سوالی می گوید چون من میگویم . در خیال او همه آفریده های خداوند کمترین و همیشه در رفیع ترین قرار دارد عبارتی همه را از بالانظار گر است.

همان طور که برای این تصور مالک و صاحب اختیار همه هستند و همه باید به امر آنها باشند. اگر من در حال رانندگی هستم بایستی همه رانندگان مسیری که طی می کنم بر اساس محوریت من که می گویم عمل کنم .

قدرتی که قدرت در آنها صفر است هرگز نمی تواند بر مدیریت رفتار خود انجام دهد.

  • و بلاخره کسانی که همیشه دیگران را مقصر می دانند .آنان هر گونه خطا و اشتباهی را خود مرتکب می شوند و معرفی مقصری خارج از خود می گردند . را در برابرش داشته باشم،می خواست یک انسان برخورد کند به او ناسزا نگویم،میخواست ناسزانگوید تا من او را نزنم.

این افراد در طفولیت سر به هوا بوده اند و زمانی که پیششان به یک میز برخورد می کند مادرشان میز را مقصر می دانسته و میز را مورد شماتت قرار داده است و بر او القا شده است که میز مقصر است نه راه رفتن و رفتار او. همیشه او بدنبال یک مقصر می شود تا خطاها یش را به گردن او بیندازد شاید در آن زمان مسکنی باشد و گریه ای کودکانه خاموش شود ولی در زمان های بعدی عواقب خطرناکی را به همراه خواهد داشت.

۱۲/۰۸/۱۴۰۱

ما بدین صورت نگاه می کنیم ، فردی که از بیرون فشار هایی بر او وارد شده در حال له شدن است در بحث مدیریت رفتار به او انسان تاثیر پذیر می گوییم . کل بحث مدیریت رفتار تبدیل انسان تاثیر پذیر به فرد تاثیر گذار است تمام بحث این است که فردی بخواهد اعصاب مر خورد کند اول اعصاب او خراب می شود.پس لذتی در ان نیست . اگر فردی به ۵ نفر برسد بعد از برخورد با ۵ واکنش متفاوت و متضاد روبرو می شود تفاوت این ادم ها در عامل بیرونی است وقتی شما با افرادی که اعتیاد دارند روبرو شوید هنگام جواب هیچکدام نمی گویند که خودشان مقصر بوده اند هرکدام پدر ومادر ، رفیق و… مقصر می پندارند. اینگونه افراد اگر هم به زندگی عادی برگردند مجددا به اعتیاد باز می گردند

 

عوامل زیر می تواند بنوعی در مدیریت رفتار نقشی داشته باشد:

  • شرایط محیط .
  • کسب قدرت.
  • وابستگی و تعلق احساس .
  • مدیریت و رهبری دیگران.
  • در تصمیم گیری ها مشارکت کنید.
  • تجربه‌آموزی.
  • غرور از آموزش به تازه واردان.

۵ گام

گام اول) با تمرین، انضباط فردی را به عنوان کسی که بدنش را پرورش می‌دهد، تقویت کنید:

گام دوم) بیش از اندازه تمرین نکنید:

گام سوم از کمال‌گرایی پرهیز کنید(مراقب باشید کمال‌گرایی نشوید):

گام چهارم)پیامد کارتان را در ذهن مجسم کنید:

گام پنجم) به خود یادآوری کنید که چه کسی هستید:

 

  • مدیریت با گوش دادن شروع می شود، و گوش دادن قبل از اینکه انتظار داشته باشید شروع می کنید.
  • مشکلات شخصی را از مشکلات سازمانی جدا کنید.
  • هدف هر کارمند را درک کنید.
  • بین تعریف و تمجید و انتقاد توازن ایجاد کنید.
  • جلسه خود را با سوال زیر به پایان برسانید.
  • حتی وقتی همه چیز خوب پیش می رود هم، بررسی کنید.
  • مسئولیت پذیر باشید

 

 

یک دیدگاه بنویسید
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی با * مشخص شده اند