چه قدر با «انتقاد» همنشین می شوید؟
شاید برای خود شما پیش آمده و یا از جانب اطرافیانتان شاهد بوده اید . حداقل در جوامع عمومی ، محل کار یا از طریق رسانه ها، افراد سرشناس و معروفی را دیده اید که در زمان پاسخ گویی به انتقاد دیگران عرصه را بر خود تنگِ تنگ تصور می کنند و با پرخاشگری و عدم پاسخگویی درست و منطقی به سوالات سعی بر گشاد نمودن عرصه دارند!!
تا به حال با انتقادی که دیگران در مورد شما کرده اند فکر کرده اید؟
به انتقاد از چه زاویه ای می نگرید؟
نابود کننده یا سازنده؟
از آن می هراسید یا با آغوش باز پذیرای آن هستید… تا به حال حق را به انتقاد گر داده اید یا با چوب و چماق دنبال او گذاشته اید؟
می توانید از انتقاد به عنوان بالی برای رسیدن به اوج استفاده کنید یا آن را ابزاری مزاحم زایده حسادت و حس کم بینی افراد دور و بر خود می دانید؟
اکنون به برداشت ذهنی دسته از افراد، مثبت گرا و منفی گرا نسبت به انتقاد دیگران نگاهی می کنیم، امیدوارم با تحلیل اجمالی این دو، به خوبی روشن شود که انتقاد پله ای است طلایی برای رسیدن به اهداف با معنای واقعی…
اصولا افراد مثبت گرا،به واسطه داشتن احساس خوشایند و دید خوش بینانه نسبت به زندگی و آفریده های آن، دارای اعتماد به نفسی منطقی هستند که آن ها را از باور اظهار نظرات منفی و باز دارنده دیگران به دور می دارد و تنها نکات سازنده و واقعی انتقادات است که در آن ها اثر گذاشته و تغییرشان می دهد.
این افراد در هر زمان از انجام اهداف و برنامه های خود، مشتاقانه جویای شنیدن اظهارنظر و انتقاد اطرافیان هستند، آن ها معتقدند که دیگران با مطرح کردن نظرات و پیشنهادات یا هرگونه انتقاد خود سعی بر بهتر کردن برنامه ها دارند. این افراد انتقاد کنندگان را دوستانی مهربان می دانند که با اشاره به خطاها و اشتباهات، باعث پیشرفت و موفقیت خواهند شد.
آن ها به راحتی به انتقادات دیگران گوش فرا می دهند ، جلسه پرسش و پاسخ را در کمال متانت و آرامش به کنترل می گیرند و با روی خوش به سوالات و ابهامات پاسخ می دهند و سوء تفاهم ها را به راحتی از میان بر می دارند. آن ها درخلوت خود ساعت ها در انتقادات غرق می شوند، تمام وجوه آن ها را در نظر می گیرند و در آخر از آن استفاده ای کاملا بهینه می نمایند، هدف آن ها رسیدن به معنای واقعی موفقیت است، نه انجام ظاهری کار.
افراد انتقاد پذیر به این فکر نمی کنند که فرد انتقاد کننده از خود او ارشدتر باشد، موفق تر ، بزرگتر یا تحصیل کرده تر است. آن ها هر انتقادی را به نفع خود می پذیرند ولو از یک کودک کم سن و سال باشد. آن ها در نظر دیگران افرادی منطقی، باشخصیت و باظرفیت هستند که توانایی حل مشکلات را به خوبی دارند.
افراد منفی گرا از زمین و زمان گله دارند، به هر چیز شکاکند و همه کس را دشمن خود می داند.
به هر اتفاقی بدبینند و باورهای منفی خود را به اندازه چندین برابر به تصویر می کشند. آنها به شدت از انتقاد و انتقادگر فراریند، معتقدند که موقعیت فعلی آن ها نشان دهنده این است که هیچ وقت در تصمیمات شان اشتباه نمی کنند و هر کاری را که انجام داده اند درست ترین و بهترین بوده است.
افراد بدبین تحمل شنیدن انتقاد دیگران را ندارند و معمولا جلسات پرسش و پاسخ را به چالش و درگیری می کشانند که این امر خود عامل کاهنده ای درخصوص اعتبار و شخصیت فرد در نظر مخاطبین می باشد و شخص بدبین بی توجه به آن علیرغم این که نتوانسته نظر دیگران (هرچند اشتباه) را در مورد عملکرد خود مساعد سازد، با پرخاش و درگیری باعث تضعیف افکار عمومی در رابطه با شخصیت و رفتار خود هم می شود.
این افراد هیچ وقت از انتقاد و مشاوره دیگران به نفع خود استفاده نمی کنند و اعتماد به نفس کاذب آنها باعث عدم رسیدن به آن چه واقعا می توانستند باشند می شود ، آن ها انتقاد را ابزاری می دانند که افراد کم بین و حسود برای خراب کردن موقعیت وی به کار می برند و مدعیست که هیچ یک از منتقدین نمی توانند موقعیت و شرایطی را که او برای انجام کار دارد به درستی درک کنند و به قول معروف از بیرون گود شعار می دهند.
این افراد در نظر دیگران اشخاصی بی ظرفیت، پرخاشگر و غیرمنطقی هستند که نه توانایی انجام کار را به خوبی دارند و نه اینکه می توانند مشکلات را بدون چالش از بین ببرند.
نوشته : امیر دشتکیان
روش مناسب انتقاد کردن از دیگران
توانایی بر انتقاد از دیگران نیازمند مهارت خاصی است که بتوانیم فرد را متوجه اشتباهش نماییم بدون آنکه او را ناراحت کنیم در غیر این صورت وقتی کسی از ما انتقادمیکند آزردهمیشویم وقتی هم که قصد داریم از کسی انتقاد کنیم از ترس اینکه طرف مقابل از ما ازرده شود از انتقاد کردن وحتی امربه معروف و نهی از منکر منصرف میشویم در حالیکه پیشرفت هر انسانی در سایه نقد شدن و نقد کردن و بقا و ثبات زندگی اجتماعی با امر به معروف و نهی از منکر است.
در اینجا آگاهی از شیوه های انتقاد و ایراد گرفتن ضروری به نظر می آید زیرا در بسیاری از موارد ناآگاهی از این شیوه ها باعث سوء تفاهم ودر نهایت منجر به بحث و جدل بیهوده، نارضایتی و کینه و نفرت می شود
کلمه انتقاد از ریشه نقد کردن و در فارسی معادل آشکار و پدیدار کردن است. در اصطلاح این کلمه چندین کاربرد دارد. معنای مشهور و متداول آن در بین عامه مردم ایراد و اشکال گرفتن به گفتار و رفتار دیگران. مردم معمولاً تمایل دارند انتقاد را به شکل منفی به کار برند و تعبیر و تفسیر کنند و یا به دلیل منفی بودنش از انتقاد کردن خود داری نمایند. اگر چند نفر را به طور اتفاقی انتخاب کنید و از آنان بپرسید «معنی انتقاد چیست؟» به احتمال زیاد خواهند گفت: «انتقاد اظهار نظری است مخرب، تحقیرکننده یا خصومتآمیز که هدفش عیبجویی است. در انتقادهای متداول، انتقاد کننده معمولاً به شکلی غیرمنصفانه فقط روی نقاط ضعف انگشت میگذارد.
اما در معنای علمی انتقاد، یعنی آشکار کردن و بازگو کردن زوایا و نکات مهم در یک سخن یا نوشتار یا رفتار. به تعبیر دیگر انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند و یا انتقاد وسیله ای است برای تشویق و افزایش رشد فردی و روابط اجتماعی.
آنچه که معمولاً ازکلمه انتقاد کردن رایج است، بیشتر به معنای نقاط ضعف و عیب یک موضوع را بیان کردن است. به طور کلی نویسندگان و اهل قلم نقد و انتقاد را به سه صورت تعبیر کرده اند:
١- بیان نقاط قوت، خوب و زیبای یک موضوع و نپرداختن به اشکالات و معایب آن
٢- بیان نقاط ضعف، بد و زشت یک موضوع بدون پرداختن به محاسن و جنبه های مثبت آن
٣- بیان نقاط قوت و ضعف یک موضوع به قصد اصلاح اشکالات و معایب آن
مهمترین هدف در نقد و انتقاد اصلاح کردن است ، انتقاد زمانی ارزش دارد که بوسیله آن بتوانیم گفتار و رفتار کسی را اصلاح کنیم. انتقاد شنیدن ذاتاً تلخ و گزنده است و مانند داروی تلخی است که به مذاق شخص ناگوار و از طرف دیگر لازم و ضروری است. از زاویه دیگر انتقاد کردن آسان و انتقاد شنیدن سخت است، ولی اگر دقت کنیم انتقاد صحیح کردن نیز سخت است و نیاز به مهارتهای خاصی دارد که اگر افراد این مهارتها را ندانند، عملاً انتقاد آنها نه تنها اثر سازنده ندارد، بلکه باعث موضع گرفتن، کینه و دشمن بین افراد میشود.
بخشزیادی از کدورتها و نارضایتی بین افراد خانواده، دوستان، همکاران و همسایگان ناشی از ایراد و انتقادی است که از یکدیگر میگیرند، در حالی که اگر افراد شیوه درست انتقاد و ایراد گرفتن را بدانند، این کدورتها و دشمنی ها بوجود نمیآید. اگر بپذیریم شنیدن انتقاد مانند خوردن داروی تلخ است، آنگاه باید همان کاری را کرد که داروسازان میکنند، داروسازان داروهای تلخ را در لایهای از مواد شیرین قرار میدهند تا تلخی آن کمتر در کام بیمار ریخته شده و اثرگذار شود.
در این مقاله ما سعی داریم پارهای از مهمترین شرایط تاثیرگذار در یک انتقاد را بازگو کنیم. یک انتقاد صحیح بایستی شرایط زیر را داشته باشد تا بتواند ضمن آنکه تأثیر گذار است، سبب ناراحتی و نارضایتی طرف مقابل هم نشود :
١- قبل از انتقاد کردن و بیان اشکالات گفتار و رفتار طرف مقابل، ابتدا مختصری از محاسن، خوبیها و توانمندیهای او سخن بگوئید، این کار باعث میشود فرد احساس کند شما دوست او هستید و دشمنی ندارید. و در نتیجه حاضر به شنیدن سخن شما خواهد بود .
٢- مختصری از زمانهایی که خودتان خطا یا اشتباهی کردهاید سخن بگوئید تا طرف مقابل احساس نکند قصد شما از انتقاد کردن اثبات برتری خود و ضعف طرف مقابل است. سخن گفتن از اشتباهاتخود زمینه پذیرش را در طرف مقابل ایجاد میکند.
۳- وقتی میخواهید خطا و اشکال طرف مقابل را بگوئید دقت کنید، خطا و اشتباه را بطور مستقیم بازگو نکنید، بلکه این کار را غیر مستقیم انجام دهید. مثلاً بصورت سؤال مطرح کنیم که آیا از نظر شما این سخن یا عمل چگونه است؛ خوب یا بد؟
۴- موضوعی را که می خواهید از آن انتقاد کنید تا حدامکان واضح و مشخص بیان کنید.
۵- اجازه ندهید گفته هایتان از احساسات منفی شما رنگ بگیرد. مواظب باشید صدایتان بلند و لحن کلامتان خشن و طعنهآمیز نباشد.
۶- در مرحله چهارم مستقیم دستور ندهیم و برای اصلاح سخن یا رفتار مورد نقد به صورت دستوری تحکم نکنیم، بلکه سخن یا رفتار درست را پیشنهاد بدهیم.
٧- خیلی دقت کنید هنگام انتقاد کردن و ایراد گرفتن، موضوع و سخن معیوب را مورد انتقاد قرار دهید و از بد بودن آن سخن بگوئید و هیچگاه صفت بد یا زشت یا غلط را به شخصیت خود فرد نسبت ندهید، در واقع کار بد و ناشایست را سرزنش کنید نه شخصیت خود فرد را.
٨- واضح و شمرده سخن بگویید، به طوری که طرف مقابل انتقاد شما و دلیل مطرح کردن آن را بفهمد.
٩- اطمینان حاصل کنید که اعمال و رفتاری را که مورد انتقاد قرار میدهید، قابل تغییر است. در غیر اینصورت از انتقاد صرفنظر کنید.
١٠- حساس باشید که هنگام انتقاد کردن هدف خود را گم نکنید هدف تأثیر گذاری و اصلاح کردن است. پس موضوع را کش ندهید و انتقاد را به سخنرانی یا بحث و جدل بیهوده تبدیل نکنید، در این مسیر ممکن است طرف مقابل با ابراز نارضایتی و توجیه کردن سخن خود ناخودآگاه ما را به موضع جدل بکشد و در این جریان هدف اصلی فراموش شود و گفتگو به مسیر غلط کشیده شود. در اینجاست که شنونده بیحوصله میشود و توجهی به آن نمیکند.
١١- خطا و اشتباه طرف مقابل را بگونه ای مورد انتقاد قرار دهیم که آن را قابل اصلاح و جبران نشان دهیم، افراط در انتقاد کردن میتواند به جایی برسد که همه راهها را برای جبران خطا و اشتباه مسدود نشان دهد و فرد مرتکب خطا از اصلاح خطای خود ناامید و مایوس شود.
١٢- برای متقاعد کردن خطا کار بودن طرف مقابل یا غلط بودن سخن و رفتار او از برچسب زدن به او خودداری کنید، مثلاً بکار بردن عباراتی مانند: «تو همیشه خطا میکنی»، «توهیچ وقت دقت نمیکنی» «تو آدم سهل انگاری هستی»، تأثیر گذاری انتقاد را به صفر می رساند.
۱٣- بکوشید با پیشبینی واکنشهای منفی شخصی که مورد انتقاد قرار میگیرد، از بروز آن جلوگیری کنید. جملاتی مانند: «میدانم که به من این اجازه را میدهید که در مورد… حرف بزنم، چون معتقدم که برای شما مفید خواهد بود». در کاهش واکنشهای منفی مؤثر میباشد.
١۴- از ژستهای خشمآلود، مانند گره کردن دست، اخم کردن، گره به ابرو انداختن و نظایر آن بپرهیزید.
۱۵- اگر نتیجه مثبت انتقاد خود را در رفتار انتقاد شونده مشاهده نمودید، وی را تحسین و از اینکه به سخنان شما گوش کرده است تشکر کنید.
عکس العمل شایسته در برابر انتقادات
آیا از انتقادهایی که با آنها روبرو می شوید به عنوان ابزاری برای هر چه غنی تر و آیین مندتر شدن استفاده می کنید؟ یا بالعکس واکنش غیر متخصصانه از خود نشان می دهید؟
آیا به موقعیتی هایی که می توانید به نحو احسنت از آنها برای رشد و تعالی خود استفاده کنید به دیده ی تردید می نگرید؟
شکی نیست که پذیرش و هضم انتقاد کار دشواریست، حتی اگر منتقد در نهایت حسن نیت و درستی به اظهار نظر بپردازد.
قبول کردن حرف های کسی که اشتباهات تان را به شما گوشزد می کند امر خوشایندی نخواهد بود؛ اما برای تجلی هر چه بیشتر موفقیت در جامعه، “انتقاد“ باید در ذهن افراد جا بیفتد ، در روح آنها سیلان پذیرد و به عنوان پاره ای تفکیک ناپذیر از بدنه ی فرهنگی جامعه درآید.
بحث توانایی یا ناتوانی یک انسان به هنگام تقابل با شایستگی های فردی مطرح می گردد و میدان این مقابله ظرفیت “انتقاد پذیری“ اوست.
برای درک صحیح انتقادات، فرد ملزم به فراهم نمودن بستری مناسب است که اگر این فضای مناسب پدید آید، شخص آسانتر می تواند روند تکاملی خود را طی نماید و از این بابت باید از منتقد تشکر و قدردانی نیز بعمل آورد. اگر بتوانید یک چنین تحولی را در سیر اندیشه های خود ایجاد کنید، آنگاه در زندگی فردی و شغلی خود به موفقیت های چشمگیری دست پیدا خواهید کرد.
تحقیقات و تفصیل های گسترده در حیطه ی روانشناسی حاکی از این مطلب است که افراد زبده در هر رشته ای یاد گرفته اند که به انتقادات با دیدی متفاوت از آنچه افراد معمولی دارند، نگاه کنند.
این افراد انتقاد را به مثابه یک بازخوراند ارزشمند می پندارند و از آن به عنوان فرصتی کم نظیر برای پیشرفت و ترقی استفاده می کنند. تنها دغدغه ذهنی آنها، هدفمند و نظامند کردن اموری است که در دست اجرا دارند و نه تنها هیچ گاه با بدفهمی یا دانش ناکافی با انتقادها برخورد نمی کنند، بلکه نرمش خاصی نیز از خود نشان می دهند.
افراد حرفه ای به جای اینکه از انتقاد فرار کنند به آن خوش آمد می گویند. حتی می توان گفت به دنبال مشاوران و مستشارانی هستند که پیوسته پیشنهاد کننده ی انتقادات سازنده و گاه دردناک نیز باشند. آنها سپس از این نظرها به عنوان رهنمونی برای پیشرفت مداوم بهره می جویند.
برای اینکه در زمره مجریان درجه یک قرار بگیرید لازم است تا با روی باز از اظهارنظرهای دیگران سود ببرید. در اینجا چند گام وجود دارد که می توانید با به کار گیری آنها در زندگی روزمره هم پذیرش انتقاد ها را برای خود قابل هضم تر کنید و هم به نفع خود از آنها استفاده کنید.
۱- کلید توقف را فشار دهید
مهم است که بتوانید خونسردی و آرامش خود را حفظ کنید و حالت تدافعی و بسته به خود نگیرید. یک نفس عمیق بکشید. لازم نیست حرفی بزنید یا کاری انجام دهید. این توقف کوتاه مدت نه تنها به شما کمک می کند تا خود را موجه سازید و آماده تان می کند تا به حرف های طرف مقابل گوش دهید بلکه نشان از توازن فردی و اعتماد به نفس شما نیز دارد. حفظ آرامش در زمان شنیدن انتقاد نشان از آن دارد که شما بر روی خودتان کنترل دارید.
۲- مغزتان را روشن و احساساتتان را خاموش کنید
این خیلی مهم است که واکنش اتوماتیک احساسی خود را در مقابل انتقادها غیر فعال کنید. در غیر اینصورت دستخوش احساسات شده و قادر نخواهید بود بطور عینی از ارزش انتقاداتی که به شما می شود آگاه شوید. بیشتر سعی کنید بر روی واژه ها و حقایق متمرکز شوید نه احساساتی که واژگان و عبارات در شما ایجاد می کنند. بدون توجه به این مطلب که فرد مقابل با چه لحنی در حال گفتگوست به خودتان بگویید که این مطالب صرفاً برای ترقی شما و نه نابود کردنتان بیان می شود.
۳- به دقت گوش کنید
مشتاقانه به حرف های طرف مقابل گوش دهید. اگر شما ذهن خود را به تکذیب و رد کردن حرف های او مشغول کنید، آنوقت این امکان وجود دارد که برخی از اطلاعات مهمی را که می تواند به شما کمک کند تا از اشتباهات خود در آینده اجتناب کنید و عملکرد کلی خود را ارتقا بخشید را از دست بدهید.
۴- اشتباهات خود را قبول کنید
پذیرفتن اشتباهات و اعتراف کردن به آنها به آن معنی نیست که شما انسان کارامدی نیستید و در نظر دیگران فرد ناتوان و شکست خورده ای قلمداد می شوید. اگر اعتقاد داشته باشید که انتقاد به نفع شما بوده و از اعبتار بالایی برخوردار می باشد، می توانید به راحتی مسئولیت کامل کاری را که انجام داده اید را به عهده بگیرید. هیچ چیز و هیچ کس را به دلیل اشتباهاتی که از شما سر می زند سرزنش نکنید. نیکوست که اگر شرایط را مناسب دیدید یک عذر خواهی دیپلماتیک نیز انجام دهید: ” متاسفم که کارهای من منجر به یک چنین نتیجه ای شد، قصد من واقعاً چنین چیزی نبود”. باز هم اگر شرایط مناسب بود می توانید سوال کنید که اگر پیشنهادی دارند ارائه دهند تا دفعه آینده شما عملکر و کارایی خود را بهبود ببخشید.
۵- اقدام اصلاحی انجام دهید
زمانیکه به طور کامل به حرف های طرف مقابل گوش کردید و از پیشنهادهای او برای پیشرفت و بهبود مطلع شدید، اشتیاق خود را برای رسیدن به موفقیت های بیشتر در آینده نشان دهید. سپس هر فعالیتی را که قصد دارید انجام دهید تا اشتباه مرتکب شده ی شما را جبران و یا خنثی نماید را مطرح کنید.
۶- از حسن نیت طرف مقابل قدردانی کنید
از منتقد به خاطر بازخوراندش تشکر کنید و به او بفهمانید که چقدر حرف هایش برایتان ارزشمند هستند. این امر نشان می دهد که شما توانایی آن را دارید که از انتقادها به عنوان وسیله ای برای رشد و پیشرفت خود بهره ببرید، یعنی همان فاکتور کلیدی که هر رهبر با لیاقتی از آن برخوردار است. علاوه بر این اجازه دهید که طرف مقابل بداند که شما با روی باز از سایر نظرهای او در آینده استقبال خواهید کرد.
در حالی که شنیدن هر انتقادی می تواند تا حدی دلسرد کننده و مایوس کننده باشد، باید همواره در ذهن خود مرور کنید که هر نظر منفی به طور مستقیم در ارتباط است با سرعت بخشیدن به رشد سریعتر و و بازده بالاتر در شما. حتی اگر طرز بیان انتقاد درست نبود، باز هم از خود عکس العمل شدید نشان ندهید. شما باید از طرف مقابل متشکر هم باشید چراکه وقتی انتقاد می کند هم پای آن برای شما فرصتی به منظور پیشرفت و ترقی فراهم می آورد.
نوشته : سید محمد فقیه سبزواری