مذاکرات و روانشانسی بازاریابی

روان شناسي مذاكرات بازاريابي
مسئولان يك بنگاه توليدي يا تجاري ، در مقام خريدار يا در مقام فروشنده ، مذاكره كننده نيز هستند . هر فردي كه در زمينه هاي تجاري فعاليت مي كند . خواه نا خواه در شرايطي قرار مي گيرد كه بايد براي متقاعد كردن طرف مقابل يا ترغيب او به خريد ، مذاكره كند . در زمينه هاي توليدي ، خدماتي و مالي نيز همين وضع صدق مي كند .
مذاكره كننده بايد داراي صفات ، توانايي ها و هنرهايي باشد تا بتواند ارتباطات لازم بين دو طرف معامله را براي رسيدن به هدف معين يا منافع مشتركي كه طرفين خواهان آن هستند . برقرار كند . بنابراين ، مذاكره بازاريابي مفهومي فراتر از يك واژه است و در حقيقت فرآيند، جريان يا برنامه اي است كه خريد و فروش را همزمان به نتيجه برساند . مسئولان بازاريابي شركت ها بايد با فنون و روش هاي جديد ايجاد ارتباط با مردم. رقبا ، خريداران ، و فروشندگان آشنا باشند . در مذاكرات بازاريابي آنچه مهم است . انجام صحيح فرآيند مذاكره به كمك ارسال صحيح علائم و پيام ها ، درك صحيح شرايط خود و شرايط طرف مقابل و بالاخره دريافت پيام از طرف مقابل ونشان دادن واكنش مناسب نيست به آن است .
تعريف مذاكره :
مذاكره ، هنر رسيدن به تفاهم متقابل از طريق چانه زدن و بحث و استدلال بر سر نكات اساسي است . به عبارت ديگر ، مذاكره مجموعه كنش ها و واكنش هاي طرفين معامله بر سر مو ضوع هاي مورد علاقه كه شايد بهتر باشد آن را فرآيند بناميم به مراتب فراتر از ارائه حضوري يك پيشنهاد وپذيرش يا رد آن است .
مذاكره ، فرآيندي است كه افراد از موضع هاي واگرا ، به موضع هايي كه توافق حاصل شود ، حركت مي كنند .
ويژگي مذاكره:
هدف از مذاكره رسيدن به توافق است مذاكره پاسخ به اين پرسش هاست ، چگونه ميتوان در مذاكره به توافق رسيد ؟ چرا در سازمان ها و ادارات مي گويند فلاني براي مذاكره برود و فلاني نرود ؟ طرف هاي مذاكره براي فهميدن نيازهاي يكديگر و وجوه اختلاف تلاش مي كنند ، تا از اين طريق حوزه هاي تضادي كه از دستيابي به بهترين نتايج بين آنها جلوگيري مي كنند را از بين ببرند .
تشخيص علايق از طريق مذاكره ، مستلزم مهارت ارتباطي سطح بالا و درك كامل اهميت موضوع است . بهترين روش دستيابي به درك مناسب بر پايه شناخت و تجزيه وتحليل علايق راهبردي طرف هاي مذاكره قرار دارد .
محور بحث و مذاكره در بازاريابي معمولا” قيمت شرايط تحويل ، مشخصات كالا ، بسته بندي ، گارانتي و … است .
اركان مذاكرات بازاريابي
الف ) اهداف :
هدف مذاكرات بازاريابي براي هر كدام از طرفين مذاكره نفعي است كه از انجام داد و ستد حاصل ميشود . بديهي است منافع مورد انتظار بياد مشخص و قابل ارزيابي باشد .
ب ) روش ها : مذاكرات بازاريابي نيز مانند ساير مذاكرات ميتوانند با روش هاي سخت وخشن ، ملايم و يا منطقي صورت گيرند .
ج ) افراد : نقش شخص يا اشخاص مذاكره كننده ، از آن جهت اهميت دارد كه دانش و بينش آنها ، سن ، جنس ، عواطف و بالاخره مقام وموقعيت شغلي يا اجتماعي آنها ، آثار متفاوتي بر ثمر بخشي و موفقيت يا بي ثمري و شكست مذاكرات بر جاي مي گذارد .
د ) اطلاعات : هر مذاكره بر پايه اطلاعات استوار است . در مذاكرات بازاريابي كه بين دوقطب يا دوگروه مخالف يا داراي منافع متضاد صورت مي گيرد ، هر كدام از طرفين در بدو امر بايد اطلاعات اساسي و حتي بسيار دقيق درباره طرف مقابل جمع آوري كرده باشند، در غير اينصورت امكان دارد توافق هاي به عمل آمده به مرحله عمل نرسند يا بين طرفين بر سر چگونگي توافق ها اختلاف بروز كند .
برنامه ريزي مذاكرات بازاريابي
براي انجام يك مذاكره موفق ، در زمينه هاي بازاريابي و فروش ، پس از تعيين اهداف ، بايد حيطه و حدود مطالب مورد بحث يا دستور جلسه مشخص شود .
چك ليست زير ميتواند در برنامه ريزي مذاكرات بازاريابي مورد استفاده قرار گيرد :
الف ) افتتاح جلسات
چگونه جلسه را افتتاح كنيم ؟
ميزان علاقه افراد حاضر در جلسه چه اندازه است ؟
احتياجات طرفين مذاكره كدام است ؟
چه زمينه هاي مشتركي بين طرفين مذاكره وجود دارد ؟
مواضع طرفين مذاكره چیست؟
ب ) دامنه اختيار
با چه اشخاصي ملاقات خواهيم كرد ؟
سابقه و تاريخچه روابط طرفين چگونه بوده است ؟
طرف مقابل چه قدر اختيار دارد ؟
قدرت و نفوذ
ميزان قدرت و اختيار آنها در مورد ما يا رقباي ما چه قدر است ؟
محدوده اختيار ما در اين حيطه چه اندازه است ؟
چگونه ميتوان از اختيار خود در جهت منافع طرفين استفاده كرد ؟
د) تعهدات
ميزان علاقه طرف مقابل به برگزاري جلسات چه قدر است ؟
اهميت رسيدن به توافق از سوي طرف مقابل چه اندازه است ؟
آيا واقعا” خواستار يا نيازمند دستيابي به توافق هستيم ؟
آيا توافق به دست آمده ثبات خواهد داشت ؟
رقابت /محدوديت
شرايط بازار تا چه اندازه روند مذاكرات را تحت تاثير قرار ميدهد ؟
در اين رابطه چه اهرم هايي به كار گرفته ميشود ؟
نوآوري وپيشرفت
از چه امتيازي برخورداريم تا از موفقيت خود اطمينان حاصل كنيم ؟
پيشنهادهاي مطرح شده در جلسه ها تا چه اندازه جديد و نو است ؟
چه كسي براي كمك ، داوطلب خواهد شد ؟
روش هاي مذاكرات بازاريابي
روش هاي مذاكرات بازاريابي نيز مانند ساير روش هاي مديريت به طور قطع و يقين قابل تفكيك وطبقه بندي نيست و هر مذاكره كننده اي با توجه به تجربه ، دانش ، تسلط ويژگي هاي فردي و تخصصي و بالاخره شرايط زماني ومكاني ، به نوعي با طرف مقابل برخورد مي كند ولي سه شيوه زير قابل ذكر است :
الف ) روش مذاكره ملايم :
بسياري از مديران بازاريابي تابع روش مسالمت ، انعطاف پذيري ، كوتاه آمدن ، امتياز دادن، برخورد دوستانه و با وقار ، خودداري از درگيري و خصومت براي رسيدن به نتيجه مطلوب هستند . از نظر اين گروه ، مذاكره اي به عقد قرارداد فروش منجر ميشود كه در محيطي آرام و بدون خشونت و با جلب رضايت مشتري يا فروشنده انجام شده باشد . زيرا هدف انجام دادن معامله است و بايد شرايط را براي تحقق آن مهيا ساخت .
ب ) روش مذاكره خشن : تاكتيك خشونت در مذاكرات بازاريابي ، از سياست و نظامي گري به بازاريابي راه يافته و شيوه مطلوبي نيست . بديهي است در هر مذاكره اي ، تاكيد برخواسته ها ، عدم انعطاف ، اصرار ورزيدن بر اعتقادات يا مواضع و امثال آنها موجب ميشود كه طرف مقابل نيز با همين شيوه ها وارد عمل شود و طبيعي است كه با ايجاد جو عدم تفاهم و خصومت ، مذاكرات بي نتيجه پايان پذيرد .
ج) روش مذاكره منطقي يا اصولي : يك مذاكره كننده موفق اعم از خريدار ، فروشنده ، واسطه ويا هر شخصي كه در زمينه هاي حرفه اي ديگر فعاليت مي كند ، با اصول گرايي ، منطق ، ملايمت بجا ، خشونت به موقع و بالاخره با نگرش سيستمي به موضوع ميتواند مذاكرات را به طرف دلخواه هدايت كند . هدف نهايي مذاكرات بازاريابي پيشبرد فروش است و پيشبرد فروش در بسياري از متون بازاريابي به نام ارتباطات بازاريابي خوانده شده است . بدين معني كه مذاكره كردن ، يك فعاليت ارتباطي است و ارتباط به معناي رساندن ، اثر گذاشتن و دريافت پاسخ است و ناگفته پيداست كه در يك فعاليت ارتباطي نبايد با روحيه ، اخلاق ، اعتقاد و ضوابط حرف مقابل با سختي و خشونت برخورد كرد .
البته ملايمت بيش از حد و امتياز دادن غير عادي نيز موفقيت بنگاه را به خطر مي اندازد. بنابراين ، بهتر است كه با روش منطقي و اصولي ، مذاكرات را آغاز و اداره كرد و پس از دستيابي به نتيجه مطلوب خاتمه داد .
دو روش مشخص ديگر كه در مذاكرات بازاريابي ميتوان به كار گرفت . عبارتند از:
روش برون گرايي و روش قياسي (استنتاجي ).
روش برون گرايي : نمايانگر تلاش براي ترغيب ديگران نسبت به انجام كار با دادن اطلاعات است كه در حقيقت همان ترغيب و تشويق طرف مقابل با اعمال فشار به شمار مي رود .
روش قياسي – استنتاجي ، براي ترغيب طرف مقابل نسبت به انجام كاري است كه از طريق سوق دادن او به سمت آن كار صورت مي پذيرد . بنابراين ، اين روش مستلزم مهارت بيشتر است ودر مقايسه با روش برون گرايي ، زيركانه تر به نظر مي رسد . يافتن روش كاملي كه بتوان آن را در تمام شرايط مورد استفاده قرار داد ، كار دشواري است. هر يك از اين روش ها فوايد خاص خود را دارند . به عنوان مثال ، يك نماينده فروش براي جلوگيري از هرگونه ضرر وزيان بايد روش برون گرايي را به گونه اي منطقي به كار گيرد . يا مذاكره كننده اي كه درگير معامله بزرگي است كه چندين ماه به طور مي انجامد مانند ( فروش گاز طبيعي ايران به تركيه ) بايد از روش قياسي – استنتاجي به گونه اي محتاطانه استفاده كند .
اگر طرف مقابل فردي برون گرا باشد ، دايم رشته كلام را در دست دارد و مجال صحبت كردن را به طرف مقابل نمي دهد ، بنابراين ، طرف مقابل بايد به دنبال يافتن زماني مناسب براي ارائه پيشنهادهاي خود باشد . اگر طرف مقابل مذاكره ، از روش استنتاجي استفاده كند و ناچار مذاكره در مورد خاصي باشد ، سوال هاي زيادي از جانب يكي از آنها مطرح خواهد شد كه ناگزير با سوال هاي بيشتري از جانب ديگري مواجه خواهد شد .
براي قضاوت درباره چگونگي هر روش مذاكره بايد به سه معيار توجه شود :
– توافق بايد عاقلانه و موثر باشد .
– رابطه ميان طرفين مذاكره را بهتر كند .
– با حداقل از خراب شدن رابطه طرفين مذاكره جلوگيري كند .
متداول ترين شكل مذاكره آن است كه به موضع گيري هاي متوالي و سرانجام عدول از خواسته قبلي وتسليم شدن متكي است .
گام اول در جهت فراهم آوردن زمينه مذاكره ، ايجاد محيط مناسب است كه شامل موارد ذيل است :
– ايجاد فضاي مناسب
– انتخاب زمان مناسب براي مذاكره
– انتخاب محل مناسب
ايجاد فضاي مناسب : مذاكره كنندگان با تجربه معتقدند كه هر مذاكره ميتواند يك از چهار نتيجه احتمالي زير را به دنبال داشته باشد :
قطعا” هيچ كس خواهان شكست در مذاكره نيست ، مگر آن كه شخص انگيزه هاي ديگري را دنبال كند . احتمال شكست در مذاكره ، طرفين را به دو دسته تقسيم مي كند :
– دسته اول افرادي هستند كه رقابتي عمل مي كنند و مايلند در تمام مذاكرات پيروز شوند.
– دسته دوم افرادي هستند كه برمبناي همياري عمل ميكنند و مايلند طرفين مذاكره هردو پيروز شوند .
اگر هدف پيشرفت مستمر در تجارت باشد ، روش دوم بهتر است .
انتخاب زمان مناسب :
بهترين و مناسب ترين زمان مذاكره هنگامي است كه طرف مقابل بيشتر خواهان انجام معامله باشد . عامل زمان تاثير بسزايي در روند مذاكرات دارد . مثلا” اگر فروشنده اي از جانب شركت خود تحت فشار محدوديت زماني باشد ، ممكن است مبلغ پايين تري را پيشنهاد كند .
خصوصيات يك مذاكره كننده با تجربه عبارت است از :
انتخاب برنامه زمان بندي دقيق . ترغيب بردبارانه طرف مقابل به حضوردر مذاكره . آماده كردن دقيق موضوعات مورد بحث .خودداري از برقراري مذاكرات بدون برنامه ريزي دقيق. در نظر داشتن اين مطلب كه شايد آنچه در ذهن اوست ، در دستور كار طرف مقابل نيز باشد. در نظر داشتن محدوديت هاي طرفين ( به عنوان مثال ، بازدهي كار شما صحيح بيشتر است يا بعداز ظهرها ) .
انتخاب مكان مناسب براي مذاكره :
بهترين محل براي مذاكره مكاني است كه بيش از از هرجاي ديگر در آن احساس آرامش و مهم تر از همه احساس اطمينان حاصل شود . منظور از احساس آرامش در اين جا فراتر از احساسي است كه در منزل به افراد دست ميدهد . زيرا گاهي اوقات محيط منزل با وجود مزيت هاي كه دارد ، ناراحتي هايي نيز براي اشخاص به وجود مي آورد .
نكات مهم در مذاكرات بازاريابي :
تا آن جا كه مي توانيد از ارائه اطلاعات داوطلبانه نسبت به مسائل شركت خود احتراز كنيد.
شكيبايي و خونسردي خود را حفظ كنيد . هيچ خريد يا فروشي را با عجله انجام ندهيد .
در مقام يك فروشنده بيشتر از انعطاف پذير باشيد .
زمان و مكان مناسبي را براي مذاكرات فروش در نظر بگيريد .
در پذيرايي از خريدار و ايجاد رابطه عاطفي با وي غفلت نكنيد .
اول گوش كنيد ، دوم يادداشت برداريد . سوم فكر كنيد و سپس تصميم بگيريد .
هر تصميمي را به جاي خود بيان كنيد ، اگر تصميم نهايي در ميانه كار علني شود . مذاكرات با شكست مواجه ميشود .
به آداب و سنن و اعتقادهاي طرف مذاكره احترام بگذاريد .
بي جهت روي بعضي مواضع پافشاري نكنيد .
درصورت نياز به اطلاعات جديد ، تنفس اعلام كنيد .
از فرصت ها استفاده كنيد و به خطوط فكري ، مشكلات مالي و اقتصادي طرف مقابل پي ببريد .
در مذاكرات مهم كه منافع بازاريابي بنگاه تعيين ميشود شخصا” به عنوان مدير ارشد يا مسئول اجرايي حاضر شويد .
در حالت ترديد از امضاي قرارداد خودداري كنيد .
منافع بلند مدت را به درآمد امروز ترجيح دهيد .
اگر نمي توانيد بفروشيد ، بخريد . اگر نمي توانيد بخريد ، بفروشيد . نقدينگي را به حركت اندازيد .
يك دادو ستد كوچك يا متوسط ، راهگشا و زمينه ساز داد وستد هاي بزرگتر است ، از انجام دادن آن غافل نشويد .
مسائل شخصي را در مذاكره دخالت ندهيد . منافع دو شركتي كه با هم مذاكره مي كنند از منافع افراد جداست .
فقط حضور فيزيكي كارشناسان يا متخصصان مختلف در يكي از جلسات مذاكرات ، بازاريابي كافي نيست ، با جلب مشاركت آنها در همه جلسات مذاكرات ، آنها را در نتايج به دست آمده سهيم كنيد .
در مذاكرات بازاريابي هردو طرف برنده هستند ، خريدار با خريد كالا و فروشنده با فروش كالا به منافع مورد استفاده دست پيدا مي كنند .
به عنوان يك فروشنده ، بازارياب يا مدير بازاريابي در مذاكرات از حربه هاي فروش استفاده كنيد. قيمت كمتر ، كيفيت برتر ، زمان وتحويل كوتاهتر ، ارائه به موقع خدمات بعد از فروش ، تنوع كالاها ، مشخصات و صفات ممتاز محصول ، تخفيفات و مزاياي جانبي مناسب ، سهولت حمل و هركدام ميتواند امتيازي باشد .
در مناقصه ها ، كيفيت را فداي قيمت نكنيد . هيچ مدير عاقلي از طريق پايين آوردن كيفيت ، قيمت را تا سطح دلخواه تقليل نمي دهد .
سعي كنيد مذاكرات بازاريابي در محيط كارشما صورت گيرد . در اين شرايط ضمن برخودداري از مزيت هاي محيطي و رواني ، ميتوانيد اوضاع را كنترل كنيد .
ترتيبي دهيد كه اعضاي تيم مقابل شما ، به صورت پراكنده بر سرميز مذاكره بنشينند .
اجازه ندهيد كه مباحث از جانب طرف مقابل عنوان شود .
هيچگاه شايستگي ، توان مالي يا ويژگي هاي اخلاقي طرف مقابل و صحت عمل او را زير سوال نبريد .
آخرين كلام را به عنوان پيشنهاد نهايي در هنگامي كه طرف مقابل موضوعي براي گفتن ندارد ، بيان كنيد .
ياد بگيريد كه خوش مشرب باشيد . در مذاكرات بازاريابي ، خوش مشرب بودن فروشنده در خريدار ايجاد انگيزه ميكند .
به عنوان يك مدير يا رئيس نمايندگي در مذاكرات بازاريابي ، همكاران خود را با مفهوم سازش و كم كردن فاصله ها به قصد حصول توافق آشنا سازيد .

بدون نظر