با داشتن مهارت فرآیند خدمات و محصولات را بالا ببرید کاپیتان حیدری
مدیریت دانش به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و اگر انها بهطور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود داشته باشند، شناسایی، انتخاب، ساماندهی،سازماندهی و منتشر نمایند.
سه مهارت اصلی که یک مدیر
برای اینکه مدیران در انجام وظایف مدیریت و ایفای نقشهای مدیریتی موفق باشند باید دارای برخی مهارت های مدیریتی باشند. اجماع نظریه پردازان در این رشته علمی بر این است که سه نوع مهارت برای اجرای فرایند مدیریت وجود دارد که عبارتاند از: مهارت فنی، مهارت انسانی و مهارت ذهنی یا ادراکی
- مهارتهای ذهنی یا ادراکی؛که توانایی در ایجاد هماهنگی و یکپارچگی تلاشها و فعالیتهای سازمان، توانایی در درک سازمان بهعنوان یک کل، درک چگونگی ارتباط اجزای سازمان با یکدیگر و توانایی در پیشبینی اثرات یک تغییر در سازمان است.
به بیاندیگر مهارت ادراکی توانایی درک مشکلات کلی سازمان و اینکه هر کاری، مناسب چه بخشی از سازمان است. چنین دانشی به شخص اجازه میدهد که بر اساس هدفهای سازمان عمل کند نه بر پایه هدفها و احتیاجات گروه مربوط به خویش.
- مهارتهای انسانی؛که توانایی کار با افراد و گروهها و درک و ایجاد انگیزش در آنهاست
مهارت انسانی یعنی توانایی داوری در کار با یا بهوسیله مردم به انضمام آگاهی از فن تشویق و به کار گرفتن شیوههای رهبری مؤثر.
- مهارتهای فنی؛که توانایی در استفاده از دستورالعملها و فنون مربوط و برخورداری از دانش حوزه تخصصی مربوط به مجموعه تحت مدیریت است
بهعبارتدیگر مهارت فنی یعنی توانایی به کار بردن دانش، روش و تکنیک و وسایل لازم برای اجرای وظایف خاص که از راه تجربه، آموزش و تعلیم به دست آمده است.
مدیریت از قدیمی ترین و گسترده ترین مهارت وهنرهای فردی است نه همگانی
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز، در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و مؤثرتر انجام دهند.
کاپیتان عبدالله حیدری زفره
مدیریت مدرن سبکی از مدیریت است که همان طور که از نامش پیداست، مدرن است؛ یعنی در این شیوه مدیریتی از ابزارهای نوین و سیستم های به روز استفاده می شود تا کارها سریع تر پیش برود و روند پیشرفت سازمانی تسریع شود.
آزمون مهارتهای مدیریتی
به موازات پیشرفت فرد از سطح سرپرستی به مقامهای بالای مدیریت، نوع ترکیب مهارت های مدیریتی مورد نیاز فرق خواهد کرد. بهعبارتدیگر در سه سطح مدیریت مهارتهای خاصی مورد نیاز است که در جدول زیر به آنها اشاره شده است:
مهارتها | مدیریت عملیاتی | مدیریت میانی | مدیریت سطح بالا |
مهارتهای ذهنی (ادراکی) | پایین | پایین/متوسط | بالا |
مهارتهای انسانی | بالا | بالا | بالا |
مهارتهای فنی | بالا | پایین/متوسط | پایین |
هرچه فرد از سطوح پایین مدیریتی به سطوح بالا ارتقاء مییابد. به مهارت فنی کمتری نیاز دارد. همچنین در سطوح پایین مدیریت که سرپرستان قرار دارند. مهارت فنی زیادی نیاز است؛ زیرا از آنها انتظار میرود تکنسینها و کارکنان تحت سرپرستی خود را آموزش دهند.
باوجوداینکه مقدار مهارتهای فنی و ادراکی در سطوح مختلف مدیریت تفاوت میکند ولی مهارتهای انسانی شاخص مشترکی است که از اهمیت ویژهای در تمام سطوح مدیریت برخوردار است. بهعبارتدیگر مهمترین توانایی یک مدیر، توانایی او در رفتار با مردم است.
سازمانها معمولاً از چهار سطح تشکیل شدهاند:
- کارکنان (غیر مدیران)
- مدیران عملیاتی
- مدیران میانی
- مدیران عالی
هرکدام از این سطوح نیازمند مجموعهای از مهارت های مدیریتی است.
الف- کارکنان اجرایی: تأکید بر مهارتهای فنی
کارکنان، کارهای اجرائی را انجام میدهند و مستقیماً درگیر برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کار دیگران نمیباشند. آنها باید ازنظر دانش و مهارتهای فنی مستعد باشند تا بتوانند وظایف خود را انجام دهند. کارکنان تنها زمانی به مهارت انسانی نیاز دارند که بخواهند کار گروهی انجام دهند و مهارتهای ادراکی در این سطح ضروری نیست؛ زیرا کارکنان معمولاً نیاز به تصاویر ذهنی فراتر از کار خود ندارند.
ب- مدیران عملیاتی: تأکید بر مهارت فنی و انسانی
مدیران عملیاتی یک مرحله فراتر از انجام وظایف اجرایی هستند. مستقیماً درگیر طرحریزی، واگذار کار به دیگران، فراهم نمودن محیط کاری مناسب (سازماندهی) و انتقال انتظارات به دیگران هستند. مدیران عملیاتی باید ازنظر فنی، تخصص لازم را داشته باشند ولی این میزان کمتر از خود کارکنان است. در عوض نیاز بیشتری به مهارتهای انسانی دارند؛ زیرا مدیران عملیاتی به برقراری ارتباط مناسب و ایجاد انگیزه در دیگران برای انجام کار توجه دارند.
ج- مدیران میانی: تأکید بر مهارتهای روابط انسانی
مدیران میانی ، مدیران عملیاتی هستند. آنها مسئول کار مدیران هستند که بر کارکنان نظارت میکنند. مدیریت میانی دو مرحله فراتر از آنهایی است که درواقع کارهای اجرایی را انجام میدهند. مدیران میانی نیاز کمتری به مهارتهای فنی دارند؛ زیرا نظارت بر مسائل فنی وظیفه مدیران عملیاتی است. نیاز آنها به مهارتهای روابط انسانی تقریباً برابر با نیاز مدیران عملیاتی است. هرچند مدیران میانی بهطور فزایندهای برای ایده دادن و پیشبینی آینده سازمان استفاده میشوند.
د- مدیریت عالی: تأکید بر مهارتهای ادراکی
مدیران عالی مستقیماً مسئول درک، هدایت و موفقیت سازمانی هستند. این بدان معناست که سطح بسیار بالایی از مهارتهای ادراکی برای مدیران عالی، نیاز است.مدیران عالی اکثر اوقات خود را به بررسیهای ادراکی صرف میکنند. ازاینرو زمان کمی برای تعامل با دیگران دارند. به همین دلیل نیاز به مهارتهای روابط انسانی نیز به همان اندازه کاهش مییابد. درعینحال مدیران سطح بالا بسیار دورتر از وظایف روزانه هستند لذا مهارت فنی کمتری نیاز دارند.
سایر دیدگاهها در خصوص مهارتهای مدیریتی
در نگاهی دیگر مهارتهای مدیریتی به چهار قسمت تقسیم شده است شامل: مهارتهای فنی (دانش، تجربه عملی و فعالیت فیزیکی)، مهارتهای انسانی (انگیزش، ارتباطات و همکاری) مهارتهای ادراکی (طرحریزی، تجزیهوتحلیل و تفکر) و مهارتهای فرایندی (فرایندها، ابزار و تکنیکها و سازماندهی کار)
مدیریت مهندسی توانایی حل مسائل فنی را با تواناییهای سازماندهی، اجرا و برنامهریزی «مدیریت» ترکیب میکند تا قابلیت مدیریت و نظارت بر عملکرد سازمانهای پیچیده با عملیاتهای مهندسی را در فرد ایجاد کند.
داشتن دانش یعنی آرامشی برای رسیدن به اهداف در اسرع زمان
مدیریت زمان، یعنی زمان خود را بهطور مؤثر به فعالیتهای مناسب اختصاص دهیم. مدیریت مؤثر زمان، به افراد اجازه میدهد تا بر اساس اولویتهای خود، فاصلههای زمانی خاصی را به فعالیتهای خاصی اختصاص دهند.
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
چشم امید را به کسانی نداشته باش که ظاهراً نیکو هستند، اما در باطنشان اهداف ناپسندی ممکن است پنهان باشند.
برای برخی افراد ، ابتدا باید همه چیز را زیر سوال برد تا...
در مفهوم همگانی به همه مهارتها و دانستهها، از برخی پدیدهها و موضوعات که ناشی از برخورد با آن موضوع و درگیری با آن پدیده در خلال دورانی معین است
- ارائه تحقیقات زیبا و قابل فهم
- مزایای گروهی و تیمی کار کردن
- جمع آوری ایده های خود و همراهان
آگاهی، برنامه ریزی، مدیریت، آینده نگری، ایده آل گرایی و اخلاقیات درست و بجا و نیکو هستند اما شروع سخت ترین نقطه کار است
باید با مطالعه شروع کرد، با آگاهی، بدون اسراف ، فرصت ها، قوت ها و زمان به سرعت می گذرند.