قانون ۱۵ دقیقه چیست و چگونه می توان از آن بهره گرفت ؟
همه چیز در جهان هستی دارای نظم ، قانون و یا قوانین خاصی است مانند قانون بقا ، قوانین فیزیک و…
در این راستا انسانها نیز متد ا و برنامه هایی را مد نظر گرفته که بصورت عادت و سپس قانون در امده است شاید منظور از قوانین اجتماعی قرارهایی بین افراد باشد که در یک مجموعه ، یک شهر و یا کشور در کنار هم زندگی می کنند باشد.
زندگی و نوع زندگی هر فرد به خودی خود رسوم ،قوانین و مقرراتی را شامل می باشد دارد که در گذر زمان بطورت عادت در امده و میبینیم سالهاست به آنها پایبند بودهایم و اجراییکردنشان شده جزو لاینفک زندگی روزمرهمان شده است. در این میان چیزهای ثالثی مانند بشکل قوانین ظاهر شده اند که به اشتباه برحسب الگوبرداری نادرست یا عادتهای بیپایه و بیربط در زندگیمان جاری شدهاند.
چه بسا امیال و یا اهدافی در زندگی داریم که تا در عادتهای روزانه مان جایی برایشان باز نکنیم، دستیافتن به آنها میسر نخواهد شد. در این میان، قانون ۱۵ دقیقه، یکی از بهترین روشهای ممکن برای تغییر و اصلاح عادتهای نادرست است. بنابر این بهتر است با قانون ۱۵ دقیقه بیشتر آشنا شویم.
قانون ۱۵ دقیقه را یکی از بهترین روشهای ممکن برای جایگزینکردن عادتهای پسندیده به جای عادتهای نادرست و مهمتر از همه، راهی برای رسیدن به اهداف موردنظر میداند.
ساموئل اسمایلز روانشناس و نویسنده کتاب «اعتماد به نفس» بر این باور است که اتکا به این قانون، میتواند تغییرات کوچک و در درازمدت، اصلاحات و تغییرات شایانی ایجاد کند .
در این قانون ابتدا اولویتهایتان را نشان کنید.
اولویتها همان کارهایی هستند که می بایستی شما را به هدفی تان برسانند. پس اهداف گوناگون را خود را نوشته و درجه بندی و مهم ترین آنها را به عنوان اولویت اول در نظر بگیرید. حالا باید روزی ۱۵ دقیقه برای این اولویتها وقت بگذارید و در دفترچه یادداشت کنید. هر روز باید طبق برنامه پیش بروید بدون آنکه حتی یک روز در آن وقفه بیندازید.
روزانه ، وقتی به دفترچه یادداشت خود نگاه میکنید، میبینید که طی روزها کارهایی تکراری را در زمان یکسانی انجام دادهاید و آن ها برایتان عادت شده است.
این مدت زمان ۱۵ دقیقه ای توانسته برای شما همان زمان طلایی باشد و شما را به هدفتان برساند. پس کافی است روزها خصوصا روزهای اول روی اجرای قانون ۱۵ دقیقه پافشاری کنید تا پس از مدتی، تأثیر آن را روی زندگی فردی، اجتماعی، کار، تحصیل و… ببینید.
مثالها:
برای درک بیشتر این قانون و باور این که تکرار کارهای کوچک میتواند بخشی از شخصیت شما را بسازد، به موارد زیر توجه فرمایید:
ورزش و سلامتی
همگان براین باورند چنانچه فرد پیوسته روزانه ۱۵ دقیقه پیادهروی کند، شاهد نشانه مثبت آن بر سلامتی، شادابی و تقویت روحیهاش خواهد بود. تأثیر این پیادهروی در طول هفته از ۲ بار حضور در باشگاه ورزشی بیشتر است.
آموزش و فراگیری
روزی ۱۵ دقیقه را به یادگیری یک علاقه مندی مانند موسیقی،زبان،تند خوانی، آشپزی و یا… اختصاص دهید. در این زمان کوتاه میتوانید چند مورد موصوف را تمرین و با تکرار به هدفتان برسید . تأثیر و ماندگاری در این ۱۵ دقیقه ها در یک هفته مشهود می شود.
ترک رفتار و عادتهای منفی
با درک فهمیدن اینکه چه گفتارها ، تیکه کلام ها ، رفتارها و… که شما را غذاب می دهند و جایگزین اعمال مثبت برای انها می توانید در جهت بالا بردن روحیه ، سلامتی و رضایت خاطر خود قدم بردارید.
تقویت ضریب هوشی و عملکرد مغز
روزی ۱۵ دقیقه را به تقویت و درگیرکردن سلولهای خاکستری مغز اختصاص بدهید. برای این کار کافی است روزی ۱۵ دقیقه کتاب بخوانید یا یک تمرین ریاضی حل کنید. برای محاسبات روزانه از ماشینحسابِ تلفن همراهتان استفاده نکنید. سعی کنید خاطرهای دور را با جزئیات کامل به یاد بیاورید و کارهایی از این قبیل که سلولهای خاکستری مغز را درگیر میکند. با این کارها، قدرت یادگیریتان بالا میرود و مغز عملکرد سریعتری خواهد یافت.
منتظر رسیدن ناجی و معجزه نمانید
با اراداده حرکت را آغاز کنیدبا گفتن جملههایی مثل اینکه «حال ندارم »، « وقت نیست»، « پول کافی نیست»، «فضای مناسب نیست»، «حوصله ندارم» یا اینکه «این برنامه با فلان کار تداخل دارد» و… از زیر بار شانه خالی نکید برای رسیدن به اهداف زمان سریع سپری می شود که شاید غیر قابل جبران باشد.
کافی است روزهای اول خود باور باشید ، به افرادی که دارای معلولیت های جسمی و خلاقیت های منحصر بفرد هستند بنگرید پس همت کنید و تحت هر شرایطی ۱۵ دقیقه برای هدفی که دارید وقت بگذارید و در همان دفترچه یادداشت بنویسید. با خودتان صادق باشید و ببینید که هر روز چقدر برای کارها و تماشای برنامههای بیفایده وقت میگذارید؛ چقدر زمان صرف گشتن در فضای مجازی میکنید بدون آنکه فایدهای داشته باشد.
در طی ۲۴ ساعته به چه کار و یا فکری پرداخته اید ، در زندگی خود و دیگران چه سهمی از موفقیت داشته اید ، افراد موفق چه کار هایی انجام داده اند و شما نتوانسته اید. اکنون که با این قانون بیضرر و کمهزینه آشنا شدید، این گوی و این هم میدان. از همین الان دست به کار شوید و منتظر رسیدن شنبه فرضی نمانید.
مروری دیگر بر قانون ۱۵ دقیقه
قانون ۱۵ دقیقه یک روش مؤثر برای ایجاد تغییرات پایدار در زندگی از طریق تمرکز بر تمرینات کوتاه اما روزانه است. در ادامه با مراحل اجرا و کاربردهای عملی آن آشنا می شوید.
مراحل اجرای قانون ۱۵ دقیقه
برای بهره برداری از این قانون، می توانید این شش مرحله را دنبال کنید:
- الهام گیری و هدف گذاری: ابتدا هدف اصلی خود را مشخص کنید. برای پیدا کردن اولویت ها، تمام اهداف را بنویسید و با کمی آزمون و خطا، مهمترین آنها را انتخاب کنید.
- برنامه ریزی برای ۱۵ دقیقه: مطمئن شوید که می توانید روزانه حداقل ۱۵ دقیقه زمان برای این فعالیت آزاد کنید. این زمان به قدری کوتاه است که قابل مدیریت است.
- آماده سازی فضا: محیط و ابزار مورد نیاز برای فعالیت مورد نظر را از قبل آماده کنید. مثلاً اگر قصد یادگیری زبان دارید، کتاب ها و منابع لازم را در دسترس قرار دهید.
- شروع فعالیت: فعالیت خود را بدون تأخیر شروع کنید و تمام توجه خود را در آن بازه ۱۵ دقیقهای معطوف به کار نمایید.
- پاداش دادن: پس از پایبند بودن به برنامه، تأثیرات مثبت آن خود یک پاداش است. همچنین می توانید برای تقویت انگیزه، برای خود پاداش های کوچک در نظر بگیرید.
- استفاده از زبان مثبت: در تمام مراحل، به جای جملاتی مانند “نمی توانم”، از عبارات مثبت مانند “می توانم” و “قصد دارم” استفاده کنید. این کار ناخودآگاه شما را برای موفقیت آماده می کند.
کاربرد قانون در ترک عادت های منفی و خود سازی
این قانون بطور خاص برای جایگزینی عادت های منفی با عادت های مثبت بسیار کارآمد است:
الف) تبدیل جهل به خرد: اگر روزی ۱۵ دقیقه از وقت خود را به جای فعالیت های بی اهمیت به مطالعه اختصاص دهید، پس از چند سال دانش شما بطور چشمگیری افزایش می یابد.
ب) ترک عادتهای مخرب: برای ترک یک عادت منفی (مانند سیگار کشیدن یا جویدن ناخن)، روزانه ۱۵ دقیقه به عواقب منفی آن فکر کنید و همزمان، یک فعالیت مثبت جایگزین (مانند جویدن آدامس یا گوش دادن به موسیقی) را در همین بازه زمانی انجام دهید. این کار به تدریج باعث تضعیف عادت قدیمی و تقویت رفتار جدید میشود.
پ) تقویت مغز و حافظه: روزی ۱۵ دقیقه کتاب بخوانید، یک تمرین ریاضی حل کنید یا سعی کنید خاطرات قدیمی را با جزئیات به یاد بیاورید. این کار سلولهای خاکستری مغز را درگیر کرده و عملکرد ذهن را بهبود می بخشد.
سخن پایانی
کلید موفقیت در این روش، تداوم است. تغییرات بزرگ از تجمع تلاش های کوچک و روزانه به وجود می آیند.