زبان بدن چیست؟

هرزگاهی بنا به زمان و موقعیت فردی و یا اجتماعی برخی موضوعات بازسازی، تشکیل، بیان و یا بصورت هایی از سوی افرادی مطرح می شوند حال ممکن است این یک برنامه ساختاریافته برای منافعی فردی و یا اجتماعی باشد.مانند موفقیت و یا زبان بدن . که در این موارد کلاس هایی هم برزگزار و افراد زیادی بدنبال کسب ، مطالعه و یا سرگرمی بسوی ان گرایش پیدا می کنند . موضوع اشتراک امروز ما زبان بدن است که ضمن تشکر مقاله سرکار خانم زهرا زنگنه (دبیر علوم تجربی) را مطالعه می کنیم .
اشارات بدن یا زبان بدن به پیامهای غیرکلامی اطلاق میشود که میان افراد توسط حرکات اعضای بدن و حالات صورت انتقال مییابد.
کینیز-ایکس (kih- neez-iks) عبارت است از مطالعه روابط میان فردی از طریق حرکات، ژستها، طرز قرار گرفتن بدن در حالت های مختلف و قیافه و حالت های صورت. در زبان انگلیسی، این پدیده (به انگلیسی: Body language) نامیده میشود. چهره انسان میتواند بیش از ۲۰۰۰۰ حالت مختلف ایجاد کند. بنابراین خوش بیان ترین قسمت بدن است. بیشتر بیانها، ترکیبات چهرهای یعنی مخلوطی از دو یا چند حالت اصلی است. ۹۳ درصد ارتباط میان فردی را اشارات بدن تشکیل میدهد. در حالی که تنها ۷ درصد ارتباط میان فردی شامل گفتار است. بیشتر ما باور داریم که با نگاه کردن به حالات چهره و قیافه افرد میتوانیم به طور دقیق بگوییم که آنها چه احساسی دارند.
میتوانیم حالات صورت را به سه بعد اصلی تقسیم کنیم.
1- خوشایندی – ناخوشایندی
2- پذیرش – رد
3- فعالیت یا برانگیختگی.
به طور مثال شادی، خوشایند اما انزجار، ناخوشایند است. غم، فعالیت یا برانگیختگی اندکی ایجاد میکند، در حالی که تعجب یا شگفت زدگی با سطح برانگیختگی یا فعالیت بسیاری همراه است. اینکه هیجان تا چه اندازه میتواند توجه ما را جلب کند، یا توجه ما را به جای دیگری معطوف کند، بعد سوم است. اشارات بدن میتواند گویای وضعیت درونی فرد باشد. برای نمونه میتواند خشم، خستگی، آرامش، گیجی و دیگر نشانهها را نشان دهد.بدن انسانها احساسات را هم اس ام اس میکند. عمومی ترین پیامها یا اس ام اسها عبارت اند از: آرامش یا بی قراری و دوست داشتن یا دوست نداشتن. آرامش زمانی نشان داده میشود که فرد، اگر ایستاده است، دست و پاهایش را بدون نظم و ترتیب خاصی، قرار میدهد، و اگر نشستهاست، به عقب تکیه میدهد، و دستها و پاهایش را باز میکند. دوست داشتن معمولاً زمانی نشان داده میشود که به سوی طرف مقابل، شیء یا موضوع مورد نظر، اندکی خم میشویم. بنابراین، نحوهٔ قرار گرفتن بدن میتواند احساساتی را نشان دهد که در حالت عادی آنها را پنهان میکنیم.
اشارات زبان بدن (تنَگفتار) وابسته به فرهنگ یا نمادین:
برخی اشارات بدنی و حرکات زبان بدن یا تَنگفتار، در یک گروه مورد توافق قرار گرفتهاند یا در فرهنگ یک جامعه، استفاده میشوند که معنای خاص و محدود به آن فرهنگ یا گروه هستند که به آنها «فرهنگوابسته» یا «گروهوابسته» گفته میشود و مردم بهطور آگاهانه، آنها را به کار میبرند. این نوع حرکات و اشارات بدنی را «نمادین» مینامند و مانند آن است که جایگزین کلمات میشوند.
ما این اشارات بدنی را در خانه، مدرسه و دیگر محیطهای اجتماعی یاد میگیریم و آنها را درست یا نادرست در ارتباطات خود به کار میبریم که البته شکل آنها در طول زمان، بنا به دلایل متفاوت تاریخی و اجتماعی عوض میشود. دانستن این تغییرات و شناخت آنها، به مردم کمک میکند که در ارتباط خود با گروهها و فرهنگ های دیگر، کمتر دچار سوء تفاهم یا درک اشتباهی شوند، زیرا تفاوت های فرهنگی در این زمینه میتواند موجب بی تناسبی، کج منشی یا بی علاقگی از طرف سایر افراد شود. هرچند پژوهشگران با یافتن نقاط مشترک این حرکات در زبان بدن به افزایش آگاهی انسانها با ریشههای مشترک فرهنگی کمک میکنند تا الگوی همجواری ارتباطی مناسبی را با یکدیگر داشته باشند. به طور مثال در زبان بدن مربوط به دستها که به اختصار میتوان به آن «دست گفتار» گفت، معانی متفاوت زیر را با توجه به فرهنگ هر جامعهای میتوان برداشت نمود.
اشارات زبان بدن (تنَگفتار) ناوابسته به فرهنگ یا جهانی:
بر خلاف حرکات اشارۀ زبان وابسته به فرهنگ که در طی زمان و از فرهنگی به فرهنگی دیگر و از یک گروه به گروه دیگر مدام در حال تغییر هستند، حرکات اشارهای در زبان بدن و به ویژه در دستها وجود دارد، که به فرهنگ وابسته نیستند و زبانی جهانی به حساب میآیند. آنها در طول هزاران سال و در مسیر تکامل خود به شکل امروزی مورد استفاده همگان قرار میگیرند. آنطور که هرکس در ارتباط، بهطور ناخودآگاه و بنا بر شخصیت خود، آنها را به نمایش میگذارد و تا حدی معیاری است برای رفتار اجتماعی افرادی که از آن بهره می برند .
از طرفی حرکات دست هر یک از ما، بیانگر نکتهای است و مانند اشاره به یک بند در قرارداد است. برخی از آنها برای کنترل گفتار شخص دیگری مورد استفاده قرار میگیرند مانند بالا بردن دست به نشانۀ توقف و برخی دیگر جایگزینی برای گفتار هستند، مانند حرکت توهین آمیز انگشت دست توسط یک راننده که با این روش، خشم و عصبانیت خود را به رانندۀ دیگر نشان میدهد. همۀ ما در گفتوشنودهای خود حرکات دست را بهصورت ناخودآگاه تولید میکنیم و به ندرت ممکن است نسبت به آنها فکر کنیم و یا از انجام آنها آگاهی داشته باشیم اما در عمل و رفتار، ما با استفاده از کارایی بزرگ و پیچیدۀ آنها، بخش عظیمی از ارتباطات شگفتانگیز خود را پوشش میدهیم.
حرکت دستها و اشارات زبان بدن، علاوه بر انتقال معانی در القای اعتماد یا بیاعتمادی یا شور و اشتیاق ناشی از دلشادی، بیعلاقگی یا دلمردگی به مخاطب نقش مهمی دارند. اگر به دیگران در زمان گفتوشنودهایشان نگاه کنید، میبینید که وقتی آنها به آنچه که میگویند اعتماد دارند و یا سرحال هستند و با شور و اشتیاق حرف میزنند، حرکات دست و اشارههای زبان بدن در آنها بیشتر به چشم میآید، تا حدی که ممکن است تبدیل به پویانمایی شده باشد. دستها و اشارههای زبان بدن آنها این نکته را میخواهد منتقل کند که اعتماد یا اشتیاقی وجود دارد. شما ممکن است از این ارتباط آگاه نباشید، اما بهطور غریزی به آن پی میبرید و از آن استفاده میکنید.
بسیاری از سوء تفاهم ها و درک اشتباهی در گفتوشنود از قرار دادن دست بر روی لبها اتفاق میافتد که میتواند نشانگر خستگی، پنهانکاری، شک و یا دقت باشد. حال اگر دستهای خود را از روی لبها بردارید و به گفتوشنود ادامه دهید، خواهید دید که مقصود شما بهتر درک میشود. چرا که لبهای شما در معرض دید قرار خواهد گرفت. علاوه بر این ما نیاز داریم که برای ارتباط با دیگران دستِکم لبخندی بر لب داشته باشیم، شاید لبخندی شبیه به «مونا لیزا» که هنوز هم بعد از قرنها برای مردم مبهم و معمایی است و استاد تجسمیدوره رنسانس، «لئوناردو داوینچی» هنرمندی بود که به درک چگونگی اثر آن، دست یافت. لبخندی که میتواند نشانگر خنده یا گریهای باشد که از خشم یا ترس به وجود آمده است و انتظاری که در آن است موجب میشود که مخاطب با خود بگوید: «انگار این لبخند میگوید، چیزی در حال اتفاق است!»

بدون نظر